بیانات سال 1373


حادثه اتّفاق افتاد - کودک یا نوجوان بودند، عرض میکنم. بعضی از دانش‌آموزان عزیز ما هم، آن وقت در دنیا نبودند. بعد که این مطلب را ادا کردم، میخواهم یک مطلبِ اساسیتر هم به شما که امروز در واقع ماندگارترین مخاطبان انقلاب و ما خدمتگزاران انقلاب هستید، عرض کنم. درباره مطلب اوّل، عرض کنم که به‌طورِ مشخّص و واضح، از سال ۱۳۴۱ مبارزه‌ای همه‌گیر در ایران شروع شد. قبلاً هم مبارزه بود؛ امّا صنفی و کوچک بود. یا دانشجویی بود یا روشنفکری بود یا روحانیّتىِ محدود بود. اما از سال ۱۳۴۱ مبارزه‌ای همه‌گیر به رهبری علمای بزرگ و در رأس همه، امام بزرگوار، شروع شد. از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۵۷ - یعنی شانزده سال - این مبارزه ادامه داشت تا به پیروزی رسید. عزیزان من ! این مبارزه شانزده ساله اگرچه ظاهراً مبارزه با رژیم شاه محسوب میشد - چون اساساً رژیم شاه را آمریکاییها در سال سی و دو بر سر کار آورده بودند و آنها پشتیبانیاش میکردند - اما در واقع یک مبارزه ضدّ آمریکایی بود. آنها همه کاره این کشور بودند. آنها به شاه قدرت بخشیده بودند. آنها پشتوانه بودند که او بتواند مردم را آن‌طور قتل عام و شکنجه کند؛ افراد را آن‌طور غریبانه در زندان و زیر شکنجه بکُشد یا در خیابانها و میدانها - مثل پانزده خرداد و هفده شهریور - قتل عام کند و آن‌طور در مدرسه فیضیّه و دانشگاه، به جان دانشجو و طلبه بیفتد. ملّت ما همه این گناهان بزرگ را از چشم آمریکا میدید و معتقد بود دست آمریکا در کار است.

«2»