معنای آن تسخیر این بود که رژیم آمریکا بداند نسبت به این انقلاب نمیشود شوخی کرد و این انقلاب و این ملّت و کشور، از انقلابها و ملتها و کشورهایی نیست که دست روی دست بگذارد، ساکت بنشیند و تحمّل کند تا آن طرف دنیا علیهش خواب پریشان ببینند و توطئه درست کنند. حرکت نسبت به سفارت آمریکا - که به حق « لانه جاسوسی » نامیده شد و واقعاً هم مرکز جاسوسی بود - در حقیقت تبلوری از حقایق این انقلاب و ملّت بود. این حرکت نشان داد که ملّت ما در مقابل قدرتِ پر گوىِ پرخواهِ متوقّعِ مغرورِ مستکبری مثل آمریکا هم، تا همه جا ایستاده است. این، ماجرای سفارت بود. رسمِ آمریکاییها این است که همیشه مسأله و مشکل خودشان را مشکل همه دنیا به حساب میآورند. مشکل اروپا هم به حساب میآورند. در حالیکه مشکل آنها، مربوط به خودشان است. مسأله رابطه خصمانه میان ملّت ایران و آمریکا، مال آمریکاست. نمیتوانند آن را به اروپا و کشورهای دیگر سرایت دهند که بگویند: اینها با همه مخالفند. نخیر؛ ملّت ایران با همه مخالف نیست. اینطور میخواهند وانمود کنند که ملّت و دولت ایران، اصلاً حرف حساب سرشان نمیشود و با همه بدند ! هرگز چنین نیست. اگر قرار است ما رژیمی را در دنیا پیدا کنیم که با همه بد است و علیه همه توطئه میکند، باز هم آمریکاست. به آمریکا میآید که بگوییم با همه بد است؛ چون هر جای دنیا قدم