بیانات سال 1373


در دنیا این‌طور نیست. مردم عادی ملّتها، تحت تأثیر حرفهای رادیوها قرار میگیرند. اینها معتقدند که میشود یک نظام را با رادیو سرنگون کرد و یک نظام را با رادیو بر سرِ کار آورد ! معتقدند با رادیو و با تبلیغات میشود کاری کرد که آحاد ملّتی بر سرِ یک آدم خوب بریزند و تکّه‌تکّه‌اش کنند و میشود یک انسان ناشایسته را بر سرِ کار آورد ! تبلیغاتچیهای دنیا چنین اعتقادی به تبلیغات و زبان و رادیو و تلویزیون دارند. البتّه اینها درست فهمیده‌اند؛ جایی که ایمان و آگاهی نباشد، همین‌طور است. اینها در دنیا به‌وسیله‌ی رادیو و تلویزیون، بسیار کارها کرده‌اند، ولی در ایران نتوانسته‌اند هیچ غلطی بکنند؛ به خاطر این‌که مردم، مؤمن بوده‌اند. خلاصه؛ در اوایل بیماری مرحوم آیةاللَّه العظمی اراکی، میخواستند چند مطلب را به مردم بگویند. یک مطلب این بود که وانمود کنند مرجعیّت دیگر آن شأن و مکان همیشگی را ندارد. گذشت زمانی که یک مرجع تقلید از دنیا میرفت و ایران تکان میخورد؛ اکنون دیگر مرجع این‌قدر اهمیّت ندارد. این مطلب را در بیاناتشان در همین رادیوهای بیگانه، مکرّر تکرار میکردند. در گوشه و کنار دنیا چند نفر از آخوندهای بیسواد یا فراری و بدنام و روسیاه را هم پیدا کرده‌اند و اسمشان را « آیةاللَّه » گذاشته‌اند ! میکروفونها را جلو دهن آنها میبرند، پولی هم در مشتشان میگذارند؛ آنها هم دهن باز میکنند و هرچه اینها میخواهند، میگویند. آنها کیستند ؟ یا بیسوادانی از خدا فرار کرده و از اسلام گریخته و پشت کرده به ملّت و فراریاند، یا آدمهایی بد دل و خبیث ! میخواهند از زبان آنها

«5»