ابراز وجود میکنند و حرف دلشان را میزنند. متأسّفانه در کشورهای دیگر این فرصت را نمیدهند که مردم اقلاًّ غصّههای خودشان را نسبت به این قضایای عظیم امّت اسلام بر زبان جاری کنند. شما ببینید در کشورهای عربی، چه تعداد انسانهایی هستند که دلشان از قضایای مربوط به سازش با دشمن صهیونیستی خون است ولی نمیتوانند چیزی بگویند. درست مثل دوران رژیم گذشته در اینجا که ما نمیتوانستیم علیه صهیونیستها مطلبی به زبان بیاوریم. دلهای ما آن روز خون بود، ولی نمیتوانستیم چیزی بگوییم. بنده در همان سالها، یک وقت در جمع دانشجویان، به مناسبتِ تفسیر آیات مربوط به بنی اسرائیل - در اوایل سورهی بقره - مطالبی گفته بودم. بعد، در یکی از بازداشتها زیر منگنهی سؤال و بازجوییام قرار دادند که شما اسم از اسرائیل آوردهاید ! آیات مربوط به بنیاسرائیل را مطرح کرده بودم؛ گفتند: چرا اسم از اسرائیل آوردهاید !؟ یعنی کسی که تفسیر قرآن هم میکرد، حق نداشت یک کلمه از بنیاسرائیل بگوید که مبادا به متّحد آن رژیم خبیث و خائن - که آن زمان با اسرائیل روابط گرمی داشت - بر بخورد ! امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی، وضعیت به همانگونه است. بنده نسبت به کنفرانس اسلامی که این روزها در کشور مغرب مشغول کار است، نگرانم. نکند سران کشورهای اسلامی را جمع کنند و بخواهند با خدعه و حیله از اینها یک کلمه در جهت منافع و مصالح رژیم غاصب صهیونیستی بگیرند و بگویند کشورهای اسلامی اینطور اتّفاق کردند ! سران کشورهای اسلامی که در این