در مقابل چشم خودشان دیدند که ناگهان فهرستی از علمای شایستهی مرجعیّت از طرف خُبرههای فن منتشر شد. کسانی که میتوانند بشناسند و حوزهها دست آنهاست و قوام حوزهها به آنهاست؛ میتوانند بگویند که چه کسی شایستهی مرجعیّت است. البتّه آقایان فقط پنج، شش نفر را معیّن و معرّفی کردند. چنین مصلحت دانستند که پنج، شش نفر را بگویند؛ دیگر صد نفر را که نمیشود گفت. امّا من به شما عرض کنم، امروز اگر بخواهیم در حوزهی علمیّهی قم کسانی را که لایق مرجعیّتند، بشماریم، از صد نفر هم بیشترند؛ فقط در همین حوزهی علمیّهی قم. تنها شش نفرشان آن بزرگانی بودند که خبرههای فن اسم آوردند؛ ولی فقط آنها نیستند. دو نفر دیگرشان را هم جامعهی روحانیت مبارز اسم برد؛ ولی فقط آنها نیستند. علمای شایستهی مرجعیت، حداقل صد نفرند. میگویند: آقا، ریشههای کهن و نسل علمای بزرگ تمام شد. شما چه میفهمید علمای بزرگ کیاند و حوزهها چیستند ؟ سیاستمداران انگلیس و امریکا و خبرگزاریهای دنیا نمیتوانند واضحترین مسائل ملّت ما را بفهمند و تحلیل کنند. اگر میتوانستند بفهمند، اینقدر از ملّت ایران شکست نمیخوردند ! پس قادر به تحلیل نیستند. آن وقت وارد اظهار نظر در امر حوزهها میشوند که از پیچیدهترین مسائل است. اهل حوزه میدانند چه کسانی لیاقت دارند و چه کسانی ندارند. شما چه میفهمید که نسل علمای بزرگ برافتاده یا برنیفتاده است ؟ بعد از رحلت امام،