احساس افتخار میکنند. نه فقط افتخاری در عالم ذهنیّت و به عنوان احساسات پوچ، بلکه افتخاری که آثاری هم در زندگی میگذارد. دعوی استقلال و تسلّط بر امور خود و حاکمیت اسلام دارند؛ که نمونههای آن را در منطقه بوسنی هرزگوین، چچنستان، در مناطق و کشورهای افریقایی و غیره، مشاهد میکنید.
این صحنههای بینالمللی، بشارت است. اینها نشان دهنده یک خیز بلند از سوی اسلام است که با یک مجاهدت جانانه و خونین بهوسیله شما، یعنی این ملت بزرگ، اتّفاق افتاد. برای هر ملتی، بالاترین موفقیّتها این است که راهش غریب و ناشناخته و مطعون نماند و ادامه پیدا کند.
به صحنه داخلی هم که نگاه کنید، باز همینطور است. اگر کسی نظری به داخل کشور بیفکند، خواهد دید که بنیانهای قدیمی سلطنتی، آرام آرام فرو ریخت؛ دفعتاً فرو نریخت. فقط تاج سلطنتی دفعتاً شکست، کاخ سلطنتی از بین رفت، اساس نظام سلطنتی ویران شد؛ اما بسیاری از بنیانهای باطل، تا امروز بتدریج فرو ریخته است. بهخلاف تحلیلی که میگوید: « هر چه از انقلاب دور شدهایم، وضع ما از انقلاب دورتر شده است .» اشتباه درد آوری که در ذهن بعضی هست. درحالیکه انقلاب و نظام جدید، موجود زندهای است که هرچه پیش رفته، رشد کرده، اندامهایش ستبر شده، عقلانیتش قوّت پیدا کرده و تواناییاش بیشتر شده است.