ملاحظه کنید، چند دقیقه ذکر خداست. اما حج، از آغاز پرداختن به اعمال مربوطه که طی چند روز انجام میگیرد - چه در داخل خانه خدا، چه در مسعای شریف، چه در عرفات، چه در مشعر، چه در منی، چه در اعمال گوناگون، چه در طوافهای مختلف، چه در نشست و برخاستها و چه در افاضه از نقطهای به نقطه دیگر - همهاش ذکر خداست. این از جنبه معنوی که معلوم میکند ذکر الهی در حج، یک قلمِ بسیار درشت است.
از طرف دیگر جنبه دنیایی و مربوط به زندگىِ حج هم بینظیر است. یعنی واجبی است که فقط مربوط به یک فرد یا یک ملت نیست؛ بلکه مربوط به همه دنیای اسلام است. خدای متعال نقطهای را معین فرموده و در زمانی معلوم - ایّام معلومات - همه مسلمانان را به آن نقطه دعوت کرده است. آیا میشد که همه مسلمانان، نه یکپارچه که در گروههای مجزّا، و نه در ایامی معلوم که در طول سال، در این نقطه جمع شوند ؟ این نکته از حج باید مورد اهتمام بیشتری قرار گیرد که خدای متعال فقط اراده نفرمود که همه در مکه و منی و مشعر و عرفات، جمع شوند. چون اگر حرکت مردم به این مناطق اصل قضایا بود، میشد همه را در طول یک سال در آنجا جمع کنند. اینکه خدای متعال امر به تجمّع همه مسلمانان در این نقطه، آن هم در یک مجموعه از روزها داده است، برای چیست ؟ نکته اساسی و مهم همین است.