فداکارىِ بزرگ، از ارادهى شخصِ مطهّر و مقدّس معصوم علیهالسّلام و همراهان و یاران او تراوش کرد. عاشورا را آنها عاشورا کردند و به آن عظمت بخشیدند. این یک روز است. یک روز هم مىشود روز غدیر که آنجا هم به اراده و تقدیر الهى، آن عظمت را پیدا مىکند. ایام گوناگونى در تاریخ، از این قبیل داریم. البتّه روزهایى هم که شخصى - یک شخص مؤثّر - در آن روزها ارادهى سوئى انجام مىدهد؛ یا یک ملّت و جمعیت، کوتاهى و سستى از خود نشان مىدهد، در تاریخ مشخّص مىشود و مىماند. این قِسْم روزها، روزهاى مظلومى هستند. مردم غالباً چنین روزهایى را لعنت مىکنند، در حالى که روزها گناهى ندارند. گناه از آنِ کسانى است که روزها را با عمل ناپسند یا ارادهى نامیمون خودشان مستحقّ لعن کردند. فرض بفرمایید آن روزى که در این کشور یک عدّه نشستند و رضاخان را بر گُردهى این ملّت مسلّط کردند، روز نحس و بدى است. نحوست این روز براى خاطر کارى است که آن عدّه انجام دادند. [ یا ] فرض بفرمایید آن روز [ هایی ] که عدّهاى از رجال گذشته نشستند و قرارداد خیانتى را امضا کردند؛ امتیازى به دشمن دادند، نفت و منابع دیگر را واگذار کردند، حکومت را دادند، ارتش را به دشمنان و بیگانگان سپردند، روزهاى تلخ و نحسى است. کسانى که آن روز و روزهاى مانند آن را مىشناسند، آنها را لعنت مىکنند؛ در حالى که لعنت متعلّق به کسانى است که آن کارها را انجام دادند. روزها که گناهى ندارند؛