و درباریها و چند واسطه وابستگانشان مىشد. هر چه هم از گوشه و کنار مىریخت، به نحو بسیار ضعیفى صرف این مردم مىشد. درواقع به کسى چیزى نمىرسید. نظام اختاپوسى، ثروت مملکت را مال خود مىدانست و به مصرف خود و بالادستها مىرساند. علاوه بر این، در آنچه که مردم با کدِّیمین و عرق جبین و تلاش بهدست مىآوردند، خود را شریک و سهیم مىدانست. این، وضع گذران مملکت در نظام گذشته بود. لذا شما مىدیدید که این مملکت روزبهروز به سمت فقر و فنا پیش مىرفت. کشور ایران که اینگونه نبود. کشور ایران که کشورى عقب افتاده به حساب نمىآمد. ایران، کشورى در اوج قدرت سیاسى و اجتماعى و علمى بود. چه کسانى این کشور را از درجهى یک به درجهى صد رسانیدند ؟ همین سلاطین و همین رفتارهاى ظالمانه. منتها ایجاد فساد در جامعهاى که بنیانش متدّین و درست و خوب است، در طول سالیان دراز انجام مىگیرد. سلاطین در طول سالهاى دراز، این ملّت را از آن وضعیت قدرتمندِ باثباتِ مستقلِ روى پاى خود، به بدبختى و فقر و فلاکت و فساد و عقب افتادگى و برادرکشى و اختلافات کشانیدند. هم سلاطین اخیر و هم سلاطین گذشته که آنها هم فاسد بودند. نمىخواهیم بگوییم سلاطین گذشته خوب بودند؛ نه. سلطنت با هر شکلى که دارد، هرجا باشد فاسد است. اسلام که سلطنت ندارد. سلطنت با همهى اَشکالى که در دنیا دارد فاسد و غلط است؛ امّا با این همه، سلطان داریم تا سلطان. سلاطین اخیر ایران - یعنى سلاطین