آدمهای لجوجِ لجبازِ حقناپذیر، حاضر نبودند حق را قبول کنند. و الّا هر کس که نگاه میکرد، حقایق را میدید.
البته این نکته را هم در کنار این مطلب بگوییم که عوامل بسیاری به پیروزی انقلاب کمک کرد. هر کس کلمهای در باب انقلاب گفته بود، به قدر همان یک کلمه به پیروزی انقلاب کمک کرده بود. در این هیچ تردیدی نیست. اما کمک کردن به انقلاب به قدر یک کلمه، به قدر صد کلمه و به قدر یک کتاب، یک مطلب است و موج انقلاب راه انداختن، مطلب دیگری است. اصلاً با هم قابل مقایسه نیست. البته این طور هم نیست که کسانی، به صرف گفتن کلمهای در تأیید یا راجع به انقلاب، که فرضاً زمانی در جایی عنوان شده است، بگویند « پس ما هم جزو - مثلاً - برانگیزانندگان و رهبران این انقلابیم !» مثل آن مردی که ران ملخی در دیگ آش صد نفره انداخت و گفت: « حاجی؛ انا شریک !»
مسلّماً همه آحاد مردم - مردمی که جان خودشان را در مقابل دشمن قرار دادند - صاحب این انقلابند. دیگر از این بالاتر چیست ؟ گیرم که بنده هزار جلسه راجع به انقلاب صحبت کردم. مگر این صحبت به قدر جان یک انسان ارزش دارد !؟ بدیهی است کسانی که در راه پیروزی انقلاب جانشان را تقدیم کردند،