بیانات سال 1373


پارتیزانی بتواند در ایران به پیروزی برسد، تصوّری محال بود و امکانش وجود نداشت؛ همان‌طور که تصوّر کودتا نیز تصوّری ناممکن به نظر میرسید.

در دوران معاصر، بعضی از انقلابها، یا به اصطلاح انقلابها، با یک کودتا شروع میشود. اما در ایرانِ آن روز، ارتش در چارچوبی به کلّی محدود، به وسیله امریکاییها گرفتار شده بود و عدّه ارتشیهاىِ ناراضی از نظام ستمشاهىِ پلید، بخصوص در قشرهای جوان و طبقات پایین‌تر، بسیار بود. بسیاری از ارتشیها ناراضی بودند؛ اما کسی جرأت نداشت فکرِ مقابله با آن نظام را در سر بپروراند. به عنوان مثال و در مقام مقایسه، این طور میتوان گفت که آنها وضعیت و شرایط نیروی مسلّح در عراق امروزی را داشتند که به کلّی در پنجه قدرتِ حاکم گرفتار است.

البته گرفتاری آنها، بیشتر از اینهایی که امروز در عراق گرفتارند بود. زیرا ارتشیهای ایران فقط از طرف یک قدرت بالا دست مراقبت نمیشدند، بلکه در میان آنها عناصر امریکایی هم حضور داشتند. در اغلب پادگانها - بخصوص پادگانهای حسّاس - چند هزار نفر امریکایی حضور داشتند که این حضور، در بعضی از نیروها، پررنگتر بود. بنابراین، آن روز در ایران تصوّر و امکانِ کودتای نظامی وجود نداشت. احزاب سیاسىِ وقت هم، در عین ناتوانی به سر می‌بردند. همین احزاب ملی که امروز در دوران جمهوری

«16»