بیانات سال 1373


مردم پشت سرشان نبودند و در واقع وجهه مردمی نداشتند. تا یک نخست‌وزیر میآمد کلمه‌ای بگوید که بوی اصطکاک با منافع خارجیها را داشته باشد، از کار برکنارش میکردند. تا یک رجل دولتی میآمد قیافه‌ای بگیرد و حرفی بزند که بوی اعتراض به امتیازات خارجی بدهد، فوراً از قدرت ساقطش میکردند و به دنبال کارش میرفت ! اگر کسی هم مثل مرحوم مدرّس رضوان‌اللَّه‌علیه، سرسخت بود، کتکش میزدند، محبوسش میکردند، تبعیدش میکردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، با دهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش میکردند. رجالی که جرأت و ایمان مدرّس را نداشتند، تا یک کلمه حرف میزدند، با چشم غرّه‌ای از طرف اربابان خارجی مواجه میشدند و فوراً سکوت میکردند. لذا امتیازات خارجیها در ایران، روزبه‌روز بیشتر شد.

آقایان و خانمها؛ برادران و خواهران عزیز در سرتاسر کشور ! در این مملکت، منبعِ ثروتی به نام « نفت » کشف شد. کشفِ نفت به منزله این بود که ملتی گنجی پیدا کند. تا این گنج در این مملکت کشف و پیدا شد، یک عدّه از خارجیها و عمدتاً انگلیسیها - که گناه این کار به گردن انگلیسیهاست - به ایران آمدند، بر سر این گنج نشستند، سالهای متمادی این گنج را استخراج کردند و خوردند؛ بی آن‌که به

«24»