حکومتِ جدید تشکیل شد، کنارشان زدند. بعضی را به زندان افکندند، بعضی را کشتند و بعضی را از صحنه خارج کردند. اینجا هم اسلام، حضوری نداشت.
انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد و با پیروزی آن، در هر جای دنیا که مسلمان هشیار و آگاهی بود، احساس کرد عزّت و قدرت یافته است. در طول این سالها، بخصوص سالهای اوّلِ انقلاب، مسلمانان بسیاری از شخصیتهای برجسته اسلام به ما گفتند: « به مجرّد اینکه صدای امام را از رادیوهایی که صدایشان در دنیا پخش میشد شنیدیم که میگفت من حکومتی به نام اسلام یا جمهوری اسلامی تأسیس خواهم کرد، هر جا بودیم ناگهان احساس پیروزی کردیم .» هر مسلمانی، هر جای دنیا بود، احساس کرد پیروز شد و عزّت و قدرت پیدا کرد.
این راست بود که در آن سه، چهار سال اوّل انقلاب، وقتی رهبران مسلمان و شخصیتهای اسلامی - از روشنفکر و شاعر و هنرمند گرفته تا سیاستمدار و عالِم دینی - به ایران میآمدند، به مجرّد اینکه چشمشان به امام، یا به آن حسینیّه، یا به ما، یا به مسؤولین کشور و یا به نماز جمعه میافتاد، از شوق، هایهای میگریستند و میگفتند: « شما با دنیای اسلام چه کردید !» احساس عزّت میکردند. البته هنوز هم