میکنم عزیزان من، بخصوص جوانان، با صحیفه سجّادیه اُنس بگیرند؛ زیرا همه چیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همه چیز، وجود دارد. امام سجّاد علیهالصّلاة و السّلام، در این دعا هم مثل بقیه دعاهای صحیفه سجادیه، با اینکه در مقام دعا و تضرّع است و با خدای متعال حرف میزند، اما سخن گفتنش، کأنّهُ از یک روال استدلالی و ترتیب مطلب بر دلیل و معلول بر علّت، پیروی میکند. اغلبِ دعاهای صحیفه سجادیه - تا آنجا که بنده سیر کردهام - همین حالت را دارد. همه چیز مرتّب و چیده شده است. مثل این است که یک نفر، در مقابل مستمعی نشسته و با او به صورت استدلالی و منطقی حرف میزند. همان نالههای عاشقانه هم که در صحیفه سجّادیه آمده است، همین حالت را دارد.
در اینجا نیز همین طور است. امام در اوّل دعای مورد اشاره میفرماید: « الحمدللَّه الّذی جعلنا من اهله ( ۳ )»؛ « ما را اهل حمد قرار داد .» ما از نعم الهی غافل نیستیم، و او را حمد و شکر میکنیم. او راههایی در مقابل ما باز کرده است، که به حمدش برسیم. همچنین، غایات و راههایی معیّن فرموده و ما را در این راهها به رفتن واداشته است.
بعد میرسد به این جمله: « والحمدللَّه الذی جعل من تلک السّبل شهره شهر رمضان »؛ « حمد خدای را که یکی از این راههایی که ما را به او؛ به کمال و به بصیرت نسبت به معدن عظمت میرساند، همین ماه