مالیدند و کاری کردند که همین قرار داد را که فقط سی سال دیگر از اعتبارش مانده بود، به مدّتِ شصت سال دیگر تمدید کرد ! یعنی با انگلیسیها قرارداد دیگری بست.
این، کاری بود که انگلیسیها از زمان قاجاریه تا پایان حکومت رضاخان در ارتباط با نفتِ ایران کردند. بعد هم زمان مصدّق رسید و زمزمه « ملی شدن صنعت نفت » آغاز شد. انگلیسیها دوباره آمدند. اما این دفعه دیگر تنها نبودند؛ بلکه امریکاییها را نیز به همراه داشتند. در واقع، امریکاییها از سال ۱۳۳۲ وارد این میدان شدند.
من عرض میکنم: اگر ملت ایران، بغض و نفرت از دولت انگلیس را از دل خود پاک نکرده باشد و پاک نکند، حق دارد و به نظر هر عاقلی هم، حق با ملت ایران است. کاری که انگلیسیها با مردم ایران کردند و بلایی که بر سرِ این ملت آوردند، هیچوقت از یادها نخواهد رفت. اینان که امروز در گوشهای از دنیا نشستهاند و علیه ملت و دولت ایران حرفهای مغرضانه و بیمحتوا میزنند، یادشان رفته است که این دولت ظالم با ملت ایران چه کرد !
البته خدای متعال سرشان را به سنگ کوبید و آن قدرت کذا را از آنها گرفت. امروز انگلیسیها، در دنیا نه آبرویی دارند و نه از قدرت چندانی برخوردارند. به مجرّد اینکه امریکاییها احساس کردند در ایران