بیانات سال 1373


پناه بر خدا ! ممکن است انسان مرتکب گناهی شود که هر چه دعا کند، آن دعا بیاثر و بی‌فایده گردد. بی اثر شدنِ دعا چگونه فهمیده میشود ؟ به این گونه که حال دعا از انسان گرفته میشود.

در این خصوص عبارتی را از بزرگی نقل کرده‌اند. نمیدانم روایت از معصوم، علیه‌السّلام، است یا عبارتی از غیر معصوم. هر چه هست، عبارت حکمت‌آمیزی است. میگوید: « انا من ان اسلب الدّعا اخوف من ان اسلب الاجابة ( ۱۲ )»؛ « از این‌که دعا از من گرفته شود بیشتر میترسم تا این‌که اجابت از من گرفته شود .»

گاهی حال دعا از انسان گرفته میشود. این، علامتِ بدی است. اگر دیدیم در وقت دعا، در وقت تضرّع و در وقت توجه و تقرّب، هیچ نشاط و حوصله دعا نداریم، علامتِ خوبی نیست. البته درستش هم میشود کرد. انسان میتواند با توجّه، با التماس و با خواستن، حال دعا را به طور جدّی از خدا بگیرد. بنابراین، دیدیم که در دعای کمیل هم معارف وجود دارد. این هم نکته دوم.

و اما نکته سوم و آخر در دعا، آن مطلبِ اصلىِ دعاست. حتّی دو نکته‌ای که عرض شد، نسبت به این نکته آخر، کوچک است. آن چیست ؟ خشوع در مقابل پروردگار. اصلِ دعا، این است. این‌که میبینید از قول پیغمبر صلی‌اللَّه علیه وآله نقل شده است که فرمود: « الدّعاء مخ العباده ( ۱۳ )؛ مغز عبادت دعاست » به خاطر آن است که در دعا حالتی وجود دارد که عبارت است از وابستگىِ مطلق به پروردگار و خشوع در مقابل او. اصل عبادت هم این است.

«18»