این روزها که در صحنهی جهان اسلام نگاه میکنیم، آنچه در بادی امر به نظر میرسد، گرفتاریها و تلخیهاست. لکن در لابلای این گرفتاریها و پشتِ سر این تلخیها، درخشندگیها، امیدها و مسائل بدیع و بیسابقهای خود را نشان میدهد که دل را از شادی عید مملو میکند. این هم از الطاف الهی و از برکات پروردگار بر امّت ماست. اما آن بخش ظاهری قصّه که برای ملتهای مسلمان غمانگیز است، عبارت است از حوادث تلخی که در دنیای اسلامی روی میدهد. حقیقتاً اگر یک فرد مسلمان، از غیرت اسلامی برخوردار باشد و احساسات اسلامی را و لو در حدّ کم دارا باشد، در مقابل قضیّهی فلسطین احساس حزن و غم و خشم و خسارت میکند. این امری واضح است. یک سرزمین از سرزمینهای اسلامی و جایگاه یک ملت از ملتهای اسلامی را به یک مصیبت مزمن آلوده کردهاند. این واقعاً غمانگیز است. متأسّفانه در دنیای اسلام کسانی هستند که از این حادثهی غمانگیز چندان احساس غم نمیکنند. اما حقّاً غمانگیز است. گذشته از فلسطین، قضایایی هم که برای مسلمانان در مناطق اروپایی و اخیراً در بخشی از مناطق قفقاز - یعنی چچنستان - پیش آمده، از مسائل بسیار مصیبتزا و دردآور است. ملت مسلمانی در اروپا که از نژادهای اروپایی و بدون ذرّهای شبهه اهل آنجاست و مهاجر نیست - یعنی مردم اروپایی الاصلِ اسلاوِ بومی منطقهای از اروپا که همین یوگسلاوی سابق باشد - در