بیانات سال 1373


. یک پیشنماز خوب، یک مسأله‌گوی خوب، یک مبیّن مفاهیم دینىِ خوب و یک رفیق خوب برای مراجعینتان در دانشگاه باشید. اگر این چند خصوصیت را داشته باشید، یک روحانی موفّقید. سَرِ وقت در نمازتان حاضر باشید. برای مراجعه‌ی آن دانشجو یا آن استاد که میخواهد پیش شما بیاید درد دل کند، حرفش را بزند یا مشورت بخواهد، وقت کافی بگذارید. در جلسات و در برخوردها، مفاهیم اسلامی و قرآنىِ متعالی و اساسی را که روی آنها مطالعه و کار کرده‌اید، ارائه کنید و از حرفهای عوامانه، بیمطالعه و سرِ هم بندکنی بپرهیزید. اگر بخواهید برای مفاهیم متعالی و اساسی حدّی عرض کنم، میگویم حدّش هم کتابهای مرحوم مطهّری است. به نظر بنده، هر طلبه‌ای که کتابهای مرحوم مطهّری را بلد باشد، یک روحانی کافی برای دانشگاههاست. همین. کتابهای مطهّری را از لحاظ معارفی کاملاً بلد باشد. البته باید با مسائل کشور هم آشنا باشد؛ چون فقط مسائل دینی نیست. البته اگر بیشتر و بهتر هم بلد بود که دیگر چه بهتر ! نه این‌که بخواهیم بگوییم غایتش آن است. میخواهیم بگوییم: یک حدِّ کافی است. خلاصه این‌که، محیط دانشگاه باید روحانی را عالم و آگاه و بیاعتنا به دنیا بیابد. این سه عنصر، لازم است. عالم باشد؛ یعنی بداند که در رشته‌ی خودش اهل علم و دانش است و عوام نیست. چون همان‌طور که میدانید، عوامِ معمّم هم داریم. ای بسا آدمهایی که عوامِ عوامند. از مسائل دینی هم بپرسید، چندان وارد نیستند. ای بسا آدمی

«5»