حوزه و همه و همه، مدّتها کار کنند. همانطور که گفتیم، بخشی از تحقّق این هدف، ارتباط به حضور شما آقایان در دانشگاهها دارد. البته، موضوع حضورِ شما آقایان در دانشگاهها و این ترتیب جدید، داستانش مفصّل است. ما امیدواریم این ترتیب جدید، فاقد نقایص ترتیب قبلی باشد و فقط از کمالات آن برخوردار گردد. ترتیب قبلی، البته نقایصی داشت؛ اما همهاش - پای تا سر - نقص نبود. این طور میتوان گفت که کمالات زیادی هم داشت. ما میخواهیم که این ترتیب جدید، آن کمالات را هر چه که بود، بهتمامِ ها داشته باشد و آن نقایص را مطلقاً نداشته باشد. به این طرف میخواهیم برویم؛ و اگر بخواهیم این طور شود، باید آقایان در دانشگاه، جنبهی روحانی داشته باشند. این، آنی است که من دائماً رویش تکیه میکنم. شما آقایان باید به عنوان روحانی - و نه مأمور و کارمند معمّم - در دانشگاهها حضور داشته باشید. بعضی خیال میکنند مسؤولانِ دفاترِ نمایندگی در دانشگاهها، باید حتماً تشکیلات، دفتر و دستک و برو بیایی داشته باشند، یا هر مسؤول، برای خودش یک رئیس دفتر، همراه با چند باب اتاق و چند خط تلفن و غیره و غیره داشته باشد. نه اینکه بنده مخالف با این امور باشم. بالاخره اینها ابزارهای کار است. گاهی لازم است، گاهی لازم نیست. گاهی کمش لازم است است و گاهی بیشترش. حرف من این است که وقتی طلبه، برای پذیرش مسؤولیتی وارد دانشگاه میشود، به حیث طلبه و به