شاکلهی اسلامی تغییر پیدا کند. این یک امر قطعی است. ما یک وقت - چند سال پیش از این - در محیط دانشگاه عرض کردیم: « وقتی یک نفر آدم معمولی برای تحصیل به حوزهی علمیه میرود، پس از چند سال ماندن در آنجا، هنگامی که خارج شد فردی پایبند و کاملاً وابسته به دین است؛ الّا اینکه ما خَرَجْ به علّت و جهتی باشد. طبیعت امر ایجاب میکند عین همین حالت در دانشگاهها هم باید باشد. یعنی دانشگاه ما باید به گونهای تجدید بنیان شود که اگر کسی وارد آن شد و نسبت به دین، تقیّد و اهتمام و معرفتی نداشت، همهی آنها را پیدا کند و وقتی از دانشگاه خارج میشود، به طور کامل وابسته به دین باشد. فرقی هم نمیکند که آن فرد، پزشک باشد، روانشناس باشد، جامعه شناس باشد و یا در رشته مهندسی و حسابداری تحصیلاتش را به پایان برده باشد. این شاکلهی صحیح دانشگاه در جامعهی اسلامی است. و اما، چگونه میتوان به این هدف دست یافت و به این مطلوب، جامهی تحقّق پوشاند ؟ یکی از راههایش، حضور شما، آقایان، در دانشگاههاست. نه اینکه بخواهیم بگوییم صرفاً با حضور شما، چنین امری تحقّق پیدا خواهد کرد؛ نه ! این، هدف ما و غایت مطلوب ماست که دانشگاهها شاکلهی اسلامی پیدا کنند. برای رسیدن به این منظور، باید دولت، وزارتها، دستاندرکاران، وسایل ارتباط عمومی کشور از قبیل صدا و سیما و مطبوعات، علما،