من در سال گذشته ــ یعنی در نوروز سال 73 ــ دو توصیه کردم به ملّت و دولت؛ و به عنوان دو شعار، دو سرفصل را عنوان کردم که یکی از آنها عبارت بود از «وجدان کاری» و دیگری عبارت بود از «انضباط اجتماعی». برحسب جمعبندی خود من، این دو سرفصل میتوانست و میتواند حرکت ملّت ایران به سمت پیروزی را و به سمت سازندگی ایران اسلامیِ آباد و آزاد را تسریع کند و تسهیل کند. البتّه مسئولین کشور و سردمداران امور گوناگون اقتصادی و فرهنگی و نیز مسئولین امور فرهنگی، ادارهکنندگان رسانهها و دیگران، نسبت به این دو موضوع قلمفرسایی کردند، سخنها گفتند، تأیید کردند؛ [در دیدارهای] با خود ما، در گفتارهای شفاهی، در گزارشهای گوناگون، در سخنرانیها و نوشتارها اعلام کردند که این دو سرفصل حقیقتاً مهم است. کارهایی هم در این جهت انجام گرفت. من امسال در طلیعهی سال جدید ــ یعنی سال 1374 ــ میخواهم اوّلاً عرض کنم که ما در صورتی این دو سرفصل را توانستهایم با موفّقیّت انجام بدهیم و این دو شعار را تحقّق ببخشیم که آثار آن را در خارج مشاهده کنیم. اگر در کشور، تولید در زمینهی اقتصادی زیاد شده باشد، اگر کیفیّت تولید بهتر و برتر شده باشد، اگر سازندگی توسعهی بیشتری پیدا کرده باشد، اگر کارهای اجتماعی و اداری و اقتصادی روانتر و آسانتر شده باشد، اگر اجناس مورد استفادهی مردم فراوانتر و در دسترس بیشتر قرار گرفته باشد، و اگر کارهایی از این قبیل انجام گرفته باشد، نشانهی آن است که وجدان کاری در جامعهی ما به طور کامل بیدار شده است؛ یعنی کنندگانِ میلیونها کاری که در این کشور دارد انجام میگیرد، دارای احساس وجدان کاری هستند؛ یعنی این کار را یک عمل صالح، یک وظیفهی حقیقی، یک عبادت، یک مسئولیّت اجتماعی و سیاسی تلقّی کردهاند؛ که معنای وجدان کاری هم همینهایی است که عرض کردیم. هر مقدار آن کارها انجام شده باشد، وجدان کاری پیشرفت کرده است؛ اگر کم پیش رفته باشیم در آن زمینهها، پیدا است وجدان کاری مقداری تحقّق پیدا کرده و بیدار شده است، و اگر خدای نکرده در آن زمینهها هیچ پیش نرفتهایم ــ که البتّه اینجور نیست ــ در آن صورت دلیل این میبود که وجدان کاری تحرّکی پیدا نکرده است. البتّه بحمداللّه چرا، پیشرفتهایی داشتهایم امّا عرض میکنم که این پیشرفتها کافی نیست.