مسئلهی غدیر یک واقعیّتی است که اتّفاق افتاده است. یک مفهومی هم دارد که ممکن است یک نفر این مفهوم را از ماجرای غدیر به طور کامل درک کند و یک نفر دیگر درک نکند. ما که شیعه هستیم، معنای غدیر را همان چیزی میدانیم که در طول این 1400 سال، آن را گفتهایم و بازگو کردهایم و تحقیق کردهایم و نوشتهایم و آن را در جان و دل خودمان ثبت و ضبط کردهایم. بقیّهی فِرَق اسلامی هم هر کدام نظرات خودشان را دارند. در این ماجرا و با مطرح شدن این ماجرا، دو چیز باید با هم مورد نظر باشد که جامعهی ایرانی و همهی شیعیان گستردهی در نقاط مختلف عالم و کشورهای گوناگون، این دو چیز را باید با هم مورد توجّه قرار بدهند: یکی این است که این اعتقاد به غدیر و ولایت و امامت که رکن اصلی مذهب شیعه است، باید مثل بقیّهی مباحث مهمّ کلامی مایهی اختلاف بین مسلمانها نشود. نه شیعه و نه غیر شیعه ــ از فِرَق اسلامی ــ نسبت به این مسئله، این حالت را، این حساسیّت را به وجود نیاورند که در میان خودشان اختلاف و تفرقه به راه بیندازند؛ چون این چیزی است که دشمن میخواهد.