همانطوری که عرض کردم، اگر مسئلهی غدیر با آن دو جنبهای که اوّل صحبتم گفتم، مورد ملاحظه قرار بگیرد، امروز دنیای اسلام را نجات خواهد داد. یک عدّهای هستند که تصوّر میکنند میشود یک ملّتی مسلمان باشند امّا به احکام اسلامی عمل نکنند! اینکه میگویند دین جدا از سیاست است، معنایش این است؛ معنایش این است که اسمتان مسلمان [باشد] امّا به احکام اسلامی عمل نکنید؛ در کشورهایی که قانون هست، سیستم بانکداریتان، سیستم اقتصادتان، شکل حکومتتان، محتوای حکومتتان، ارتباطات فرد و جامعهتان، همهی اینها برخلاف اسلام و طبق قوانین غیر اسلامی و حتّی ضدّ اسلامی باشد، یا بر طبق اراده و خواست یک انسان قاصر و ناقص باشد، که امروز در بعضی کشورهای اسلامی اینجوری است؛ یعنی حتّی قانون هم نیست، حتّی قانون غیر اسلامی هم وجود ندارد؛ ارادهی اشخاص است. در رأس قدرت یک نفر نشسته، دستور میدهد اینجوری بشود، اینجوری میشود. نمیشود که ما فرض کنیم یک عدّهای مسلمانند امّا از اسلام فقط نماز و روزه و طهارت و نجاست و مانند اینها را دارند و مسائل اساسی اسلام یعنی ادارهی نظام زندگی، مسائل اقتصاد، ارتباطات گوناگون، فرهنگ جامعه، آموزش و پرورش، تربیت و همهی اینها غیر اسلامی باشد، و از قوانین غیر اسلامی یا از ارادههای شخصی و فردیِ غیر اسلامی صادر بشود. اسلام باید حاکم باشد در جوامعی که میخواهند مسلمان باشند؛ خب، غدیر این پیام را داشت. امروز بسیاری از جوامع دارند چوب عدم اعتقاد به این معنا را میخورند. ببینید ماجرای غدیر چقدر میتواند در اینجا الهامبخش باشد.