امّا حوزهی تأثیر انقلاب بزرگ ما محدود به داخل ایران نمیشود؛ یک حوزهی بزرگتری دارد و آن حوزهی بشریّت و به طور ویژه حوزهی امّت اسلامی و ملّتهای مسلمان است. در این حوزهی بزرگ، برخلاف آنچه تبلیغاتچیهای استکبار خواستهاند به همه بباورانند که ایران در امور داخلی کشورها دخالت میکند، نه، ما هیچ دخالتی نمیکنیم؛ ما برخلاف دیگران در امور داخلی کشورها ابداً دخالتی نمیکنیم و چنین قصد و نیّتی و چنین انگیزهای هم نداریم، احتیاجی هم به این نمیبینیم. ما برای اینکه یک کشورِ مستقل و آباد و یک ملّت قوی و شجاع و پیشرو باشیم، هیچ احتیاجی نداریم که در امور ملّتهای دیگر دخالت کنیم. ملّت ما هم یک ملّت مبارز است امّا این مبارزهجویی ملّت ما، علیه ظلم، علیه تبعیض و علیه تحمیل است. این مبارزهجویی به هیچ وجه در راه دخالت در امور کشورهای دیگر نیست. بنابراین، اینکه ما میگوییم انقلاب یک وجههی بینالمللی و جهانی دارد، به معنای این نیست که انقلاب در امور کشورها و ملّتها دخالت میکند؛ نه، امّا انقلاب یک پیام دارد، یک حرف منطقی دارد، یک راه روشن دارد و این راه روشن در مقابل چشم ملّتها است، ملّتها آن را میبینند؛ اگر بپسندند، آن را میپذیرند و از آن راه میروند، اگر نپذیرند نه. ما هم هیچ تحمیلی به ملّتهای دیگر نداریم امّا واقعیّتی که اتّفاق افتاده است، این است که ملّتها این راه روشن را دیدهاند و شناختهاند و تعداد ملّتهایی که پیمودنِ این راه را انتخاب کردهاند کم نیستند. این، آن حقیقتی است که در این بخش دوّم میخواهم عرض بکنم و باید به آن توجّه بشود.