کشورهای اسلامی هم وضع بهتری نداشتند. یک رئیس کشور اسلامی در یک مجمع جهانیِ رؤسای کشورها خجالت میکشید نطق خود را با بسماللّه شروع کند! این را عیب میشمردند، این را ارتجاع میشمردند، از اسلام و نشانههای اسلام شرم میکردند. و دستهای استکبار که ضربت اسلام را و سیلی اسلام را در اوایل دوران استکبار و استعمار و اواسط دوران استعمار خورده بودند و از اسلام میترسیدند، این احساس کنار گذاشتن اسلام را در مردم تقویت میکردند. در کشور خود ما ایران هم همینجور بود. برادران و خواهران! کدام از شما، آن کسانی که آن دوران را درک کردهاند، یادشان میآید که یک مسلمان جرئت کند در حضور جماعتی در غیر مسجد بِایستد نماز بخواند؟ در فرودگاهها اگر کسی نماز میخواند، مسخره میکردند او را؛ اگر در یک میدانی در وسط شهر کسی میایستاد نماز میخواند یا اذان میگفت، مسخره میکردند او را. اسلام را بتدریج قاچاق کرده بودند. در سربازخانهها اسلام قاچاق بود؛ در دانشگاهها تا وقتی یک گروه مسلمان مبارزی به وجود نیامده بود، اسلام قاچاق بود، نماز خواندن قاچاق بود. و همهجای دنیا اینجور بود و بعضی جاها از ایران هم بدتر بود. پیام بزرگ انقلاب ما احیای هویّت اسلامی در ملّتهای مسلمان بود. امروز همهی کسانی که مسلمانند، همهی ملّتهای مسلمان در هر جای دنیا که هستند ــ چه در اروپا، چه در آمریکا، چه در آسیا، در هر نقطهای از عالم که هستند ــ به مسلمانیِ خودشان افتخار میکنند.