امروز در قلب اروپا دختر محجّبهی دبستانی افتخار میکند، میگوید من مسلمانم و میخواهم با حجاب بروم مدرسه و [پای این حرف] میایستد. امروز ملّتی مثل ملّت بوسنی و هرزگوین در قلب اروپا با وجود اینهمه دشمنی و فشاری که علیه آن هست، میایستد و میگوید من مسلمانم؛ خسارت این مسلمانی را هم تحمّل میکند، چوبش را هم میخورد ولی میایستد. امروز رؤسای کشورهای اسلامی به خاطر انگیزهی ملّتهایشان به اسلام مجبورند اظهار مسلمانی کنند، دَم از مسلمانی بزنند، و میزنند. امروز رؤسای استکباری کشورهای مستکبر هم برای اینکه دل مسلمانها را به خودشان جلب کنند، میگویند ما با اسلام موافقیم و طرفدار اسلامیم. البتّه دروغ میگویند و به زبان میگویند، امّا برای تظاهر هم که شده است این حرف را میزنند؛ چرا؟ چون اسلام امروز زنده است، چون هویّت اسلامی امروز ارجمند و بزرگ است، چون اسلام امروز عزیز است، چون حرکات اسلامی امروز روبهرشد است و به فضل پروردگار، تا آن روزی که «لِیُظهِرَه{ عَلَی الدّینِ کُلِّه»3 [بشود]، این حرکت آزادی اسلامی و پیشرفت تفکّر اسلامی روزبهروز در کشورها قویتر خواهد شد. وقتی که این احساس مسلمانی و هویّت اسلامی در ملّتها زنده شد، همهی کسانی و جناحهایی و نقشههایی که علیه اسلام شکل گرفته است، احساس انزوا و غربت میکند، احساس وحشت میکند. لذاست شما میبینید که در همین چند روز قبل از این، یکی از سردمداران رژیم صهیونیستی4 در یک صحبتی گفته بود که ما از لشکرهای عرب نمیترسیم، از ارتشهای عرب نمیترسیم، ما از بنیادگرایی اسلامی میترسیم. بله، ما با اینکه در همهی مسائل با دشمن صهیونیستی مخالفیم، در این یک حرف با اینها موافقیم. آنچه [دشمنی] صهیونیستها را علاج میکند، همین بیداری اسلامی است و بس؛ آنچه میتواند سرزمین فلسطین را آزاد کند، «بیداری ملّتهای مسلمان» و «بیداری اسلامی» است.