وجههی اوّل، وجههی ایرانی و داخلی است که مربوط به کشور ایران و ملّت ایران است و آن عبارت است از اینکه هدف انقلاب در درجهی اوّل این بود که یک نظامی به وجود بیاورد در داخل کشور که این نظام وابسته نباشد، مستقل باشد. وابستگی یک آفت بزرگی است برای یک کشور و یک ملّت که همهی آفتهای دیگر بر آن مترتّب میشود. ملّتی که مستقل نیست و وابستهی به یک قدرت خارج از خود است، خیرات و استعدادها و منابع عظیم انسانی و مادّی او در جهت خواست آن قدرتی که وابستهی به آن است مصرف میشود، در راه خیر ملّت مصرف نمیشود؛ شخصیّتهایش ــ آنهایی که دلسوزند و علاقهمندند ــ منزوی میشوند یا به وسیلهی نظام و رژیم وابسته نابود میشوند؛ منابعش، نفتش، گازش، معادن زیرزمینی دیگرش اگر استخراج شود، به صلاح و خیر آن قدرتی که این [نظام] وابستهی به آن است، مصرف میشود؛ دوستیاش، دشمنیاش، موضعگیری جهانیاش، به تَبَع میل و خواست آن قدرتی است که به آن وابسته است؛ مذهبش، اخلاقش، فرهنگش، آدابش، آنجوری است که آن قدرت خارجی میخواهد و انتخاب میکند و تشخیص میدهد؛ میل خودش مورد اعتنا قرار نمیگیرد، ایمان مردمش مورد اعتنا قرار نمیگیرد، اراده و خواست و نظر مردمش مورد اعتنا قرار نمیگیرد؛ لذا در یک نظام وابسته، مردم میشوند هیچکاره، مغزهای متفکّر آن کشور میشوند هیچکاره، ادارهی حقیقی آن کشور نه در دست دولت وابسته بلکه در واقع در دست دولتی است که این رژیم و دولتِ وابسته به او وابسته شده است؛ بدبختیای برای یک ملّت از این بالاتر نیست! مادرِ همهی آفتهای ملّی «وابستگی» است.