بیانات سال 1374


خب، امروز هم روز عاشورا است. بنده مایل هستم که چند کلمه‌ای ذکر مصیبت کنم. همه‌جای کربلا ذکر مصیبت است. همه‌ی حوادث عاشورا گریه‌آور و دردناک است. از ساعتی که وارد کربلا شدند، هر بخشی را شما بگیرید ــ صحبت امام حسین، حرف او، خطبه‌ی او، شعر خواندن او، خبر مرگ دادن او، صحبت کردن با خواهر، با برادرها، با عزیزان ــ همه‌ی اینها مصیبت است تا برسد به شب عاشورا و روز عاشورا و ظهر عاشورا و عصر عاشورا. یک گوشه‌ای از آنها را من حالا عرض میکنم. این روزها، روزهای روضه و گریه است؛ شما هم همه‌جا می‌شنوید؛ بنده هم برای اینکه در این میهمانی عظیم حسینی مختصری خودم را وارد کرده باشم، این چند کلمه را عرض میکنم. فکر کردم که چون ملّت ما خیلی جوان در راه خدا داده است ــ شاید بین این جمعیّت هزارها نفر هستند که جوانهایشان را از دست داده‌اند ــ از جوانهای امام حسین چند کلمه‌ای عرض کنم. خب، ما به همه میگوییم که متنی روضه بخوانید. بنده میخواهم متن کتاب لهوف ابن‌طاووس را برایتان بخوانم تا ببینیم روضه‌ی متنی چه جوری است. بعضی میگویند نمیشود همان را که در کتاب نوشته، آدم بخواند؛ باید بپرورانیم، بسازیم. خب، گاهی آن هم اشکالی ندارد؛ امّا ما حالا از روی کتاب چند کلمه‌ای میخوانیم. این کتاب لهوف ابن‌طاووس است. علیّ‌بن‌طاووس از علمای بزرگ شیعه در قرن هفتم ــ ششصد و خرده‌ی هجری ــ از خانواده‌ی علمند، خانواده‌ی دینند؛ همه‌ی آنها یا خیلی‌شان خوبند؛ بخصوص این دو برادر: علیّ بن موسی بن جعفر بن طاووس، و احمد بن موسی بن جعفر بن طاووس. این دو برادر از علمای بزرگ، مؤلّفین بزرگ و ثقات بزرگند. این کتاب مال سیّد علیّ بن موسی بن جعفر بن طاووس است. من از روی کتاب لهوف معروف که در تعبیرات منبری‌های ما عین عبارات این کتاب مثل روایت خوانده میشود ــ از بس متقن و مهم است ــ میخوانم.

«29»