بیانات و مکتوبات 1374



بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم
بگذارید یک خاطره‌ای از این کتاب آقای سلیمان کتّانی2 بگویم. دو کتابِ ایشان به فارسی ترجمه شده؛ یکی الامام علی3 و یکی فاطمة‌الزّهراء؛4 در هر دو ترجمه، مترجم پهلوی من بوده و ترجمه میکرده؛ از عجایب است! یکی‌شان آقای جلال فارسی است که نشسته بود و ترجمه میکرد، من هم کار دیگری داشتم میکردم امّا با ما بود و در شرایطی بود که او نه، امّا من فراری بودم. و امّا آن [کتاب] فاطمةالزّهراء را مرحوم آسیّدجعفر قمی ترجمه کرده ــ پسر مرحوم آیت‌اللّه قمی5 ــ و من باز در آن وقت در اطراف مشهد فراری بودم و او هم گفت که من هم میخواهم با تو بیایم؛ او فراری نبود، [امّا] آمد با من و همراه من. و من خیلی به او در آن ترجمه کمک کردم؛ این حقّی است که من به گردن [آقای] سلیمان کتّانی دارم!
حالا که با ایشان مخاطبه6 شد، [بگویم] ما خیلی خوشحالیم که یک قلم خوب و ذوق وافر و اطّلاعات وسیعی از ایشان ــ که یک نویسنده‌ی معروفی است ــ به کار رفته برای معرّفی دو نفر از اعیانِ7 اهل‌بیت پیغمبر. و من به عنوان فرزند آن دو بزرگوار از شما تشکّر میکنم.

«1»