بیانات سال 1374


یک نوع دیگر از نمونه‌های فرهنگ عمومی هست که تأثیراتش فوری و محسوس است؛ اگر چه خودش خیلی محسوس نیست لکن تأثیراتش برای یک جامعه و سرنوشت یک جامعه و مسیر یک جامعه خیلی محسوس است. آنها چیست؟ آن قلمِ عمده‌ی این نوع دوّم، اخلاقیّات است؛ اخلاق فردی و اجتماعی مردم یک جامعه. فرض بفرمایید افراد یک جامعه «وقت‌شناس» باشند؛ خب شما وقتی وارد جامعه بشوید، خیلی راحت به دست نمی‌آورید که مردم وقت‌شناس هستند یا نیستند لکن تأثیر وقت‌شناسی در سرنوشت جامعه فوق‌العاده مهم است. ما ساعت هشت که قرار گذاشتیم، هشت‌وده دقیقه بیاییم، هشت‌ونیم بیاییم، پیش از ظهر بیاییم، یا سر هشت آنجا حاضر بشویم، این خیلی اثر میگذارد. یا «وجدان کاری»؛ یعنی افراد یک جامعه به آن کاری که قبول کرده‌اند، خود را متعهّد بدانند و یک احساس وجدانی نسبت به آن داشته باشند؛ سرهم‌بندی و رفع تکلیف و مسمّا به عمل آمدن2 در کار نباشد؛ آن کار را به صورت کامل انجام بدهند. این از جمله‌ی خُلقیّات یک ملّت است که تأثیر آن در زندگی یک ملّت و سرنوشت یک ملّت خیلی زیاد است. یا اگر چنانچه یک ملّتی «خطرپذیر» باشد؛ افراد یک ملّت، مردمی باشند که خیلی عافیت‌طلب شخصی نباشند که فقط دنبال راحتی خودشان [باشند]؛ نه، واقعاً حاضر باشند در یک میدانهایی وارد بشوند و خطرپذیری کنند. این هم یک خصوصیّتی است در یک ملّت. یا یک ملّتی حالت «حرکت دسته‌جمعی» داشته باشند؛ [اینکه] فردگرایی در این ملّت نباشد یا باشد، اینها خُلقیّات اجتماعی است. یا یک ملّتی صبور باشد، یا یک ملّتی مهمان‌دوست باشد، یا عادت یک ملّتی این باشد که به بزرگ‌ترهای خود، پدرها و مادرها احترام بکند. ببینید! همه‌ی اینها مثالهایی است از فرهنگ عمومی و عموماً مربوط میشود به مقوله‌ی اخلاق؛ اخلاق شخصی و اخلاق اجتماعی؛ اینها خیلی مهم است، اینها سرنوشت یک ملّت را تغییر میدهد.

«5»