دوّمی، نیاز جامعهی دینی؛ یک جامعه اگر بیدین شد، به علما احساس نیاز نمیکند، امّا وقتی جامعه متدیّن است، به علما، به معلّمین اخلاق، به معلّمین دین، به معلّمین معارف احساس احتیاج میکند. اگر در گذشته ما علمائی داشتیم که حرف میزدند یا مینوشتند یا شبهات را برطرف میکردند یا معارف را میگفتند، امروز چند برابرِ آن تعداد با کیفیّتهای بالا مورد نیاز است. کتابها و جزوهها و رسالهها و مجلّاتی لازم است که همین رسالت را به عهده بگیرند: راجع به دین بنویسند، راجع به معارف بنویسند، راجع به اخلاق بنویسند. کسانی هستند که اهل مطالعه هستند، [از اینها] استفاده کنند، کسانی هستند که از رسانهها بهره میبرند، رسانهها از اینها استفاده کنند. خب، این نوشتههای مربوط به معارف اسلامی را چه به صورت کتاب، چه به صورت جزوه، چه به صورت مجلّه و مطبوعات گوناگون، بایستی علمای دین فراهم بکنند که آن وقت از روی آنها هنرمندها بیایند فیلم درست کنند، برنامههای گوناگون بسازند. این هم کار حوزه است.