در خود حوزههای علمیّه هم همیشه اینجور بوده، حالا هم اینجور است که بعضی انگیزههایی وجود دارد برای تضعیف حوزه. از طرف چه کسی؟ آن طلبهی جوانی که در حوزه زندگیاش خوب نیست و برای امرار معاش مجبور است به حوزه پشت کند. حوزه یک نفری را تربیت میکند، استعدادش را پرورش میدهد، به او یاد میدهد، او را به مقامات علمی میرساند؛ بعد که به مقامات علمی رسید، وقت استفاده کردن از او است، حالا میبیند درِ فلان اداره باز است، درِ فلان مرکز علمی باز است برای تدریس و مانند اینها، میرود آنجا مشغول کار میشود. خب، نمیشود گفت این کار حرام است؛ بالاخره ضرورتی است، نیازی است، این کار را بعضی میکنند لکن پشت به حوزه کردن است. البتّه منظور آن کسانی نیست که میآیند اینجا و یک کاری را برای نظام به عهده میگیرند به خاطر اینکه نظام به آنها نیاز دارد؛ نه، اینها که باید بیایند؛ منظور آن کسانی است که پشت میکنند به حوزه، پشت میکنند به روحانیّت، کار روحانی انجام نمیدهند. پس ببینید، انگیزههای تخفیف و تضعیف و توهین، هم در بیرون حوزه و [هم] در درون حوزه وجود دارد ــ تبلیغات و مانند اینها ــ ما هستیم و آن نیازهای عظیم و این دشمنیهای شکننده و همراه با نقشه و بدخواهی و یک حوزهی علمیّه.