بیانات و مکتوبات 1374


خب از اینجا مصاف شروع شد. دشمن که دست‌بردار نبود؛ هم تفاله‌های رژیم گذشته که خب از کشور بیرون رانده شدند و نابود شدند و رفتند، هم حامیانشان ــ یعنی دستگاه‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و مانند اینها ــ شروع کردند به تلاش کردن. دلسوزهای جامعه بدانند که آن مقدار تلاشی که دشمن در ارتش کرده است، اگر در هر قشری، این‌قدر تلاش میکرد، معلوم نبود به قدر استقامتی که ارتش در راه اسلام و انقلاب کرده است، آن قشر میتوانست آن‌قدر استقامت کند؛ دشمن ــ یعنی همان دستگاه‌های جاسوسی دشمن که عرض کردیم ــ از اوّل انقلاب در مجموعه‌ی ارتش با پشتوانه‌ی پولی دولتهایشان، با تبلیغاتشان، با رادیوهایشان، با تماسهای مخفی‌شان، با رابط‌هایی که از گذشته داشتند، یک کار وسیعی را در محیط ارتش شروع کردند. من گمان میکنم اگر این کار را، این وسوسه‌ها را در بین هر قشری میکردند، دلهای آنها را میلرزاند و آنها را متزلزل میکرد. در ارتش علاوه‌ی بر ایمان و دیانت و اعتقاد به خدا و اسلام ــ که خب در همه‌ی ملّت ما هست، در ارتش هم هست ــ یک چیزی هست که ارتش را نگه داشت و آن، حالت نظم و انضباطی [است] که به عناصر نظامی تعلیم داده میشود که تا اعماق جانشان نفوذ میکند؛ روح وفاداری‌ای بر اثر همین انضباط در وجود آنها پدید می‌آورد؛ آن حالت، یک استحکامی بخشید به نیروهای ارتشی ما و نگذاشت که اینها در این وسوسه‌ی خصمانه‌ی دشمن، در طول این پانزده شانزده سال، جز به راه مستقیم بروند؛ که حالا من بعضی از این وسوسه‌ها و تلاشهایی را که دشمن کرده است، به شما عرض میکنم که سرگذشتی که گفتیم اینها است.

«5»