بیانات سال 1374


خب، خیلی کارها انجام گرفت لکن یک جمع‌بندی وجود دارد. این جمع‌بندی جلوی چشم همه است؛ عبرت همین جا است. یکی از این جمع‌بندی‌ها که بارها هم گفته شده است ولی هر چه بیشتر گفته بشود و تکرار بشود بهتر است، این است که در یک برهه‌ای از زمان، تقریباً تمام قدرتهای سر پای دنیا، علیه ایران اسلامی دست به هم دادند. در ظاهر فقط یک ارتش عراق بود امّا کارشناسیِ آمریکایی، جاسوسیِ ماهواره‌های آمریکایی، سلاحهای آمریکایی و اروپایی، سلاحهای بلوک شرق از شوروی آن روز و کشورهای اروپای شرقی، پول دولتهای اطراف خلیج فارس، نیروهای کارشناس غیر عرب ــ که حالا بعضی گفته‌اند اسرائیلی‌ها هم بینشان بوده‌اند؛ بنده چون یقین ندارم نمیخواهم بگویم؛ [امّا] بعید هم نیست ــ همه و همه دست به هم دادند. علاوه‌ی بر اینها شما میدانید در یک جبهه‌ای قرار داشتن، فقط به این نیست که انسان گلاویز بشود. دو نفر که دارند با هم کُشتی میگیرند، اگر صد نفر یک طرف ایستادند و یک طرف از این دو نفر کشتی‌گیر را یکی تدارک کرد، یکی تشویق کرد، یکی کار یادش داد، یکی زیر پایش را صاف کرد، یکی لباسش را مرتّب کرد، یکی تا زمین افتاد زیر بغلش را گرفت، همه‌ی اینها در کُشتی داخلند؛ همه‌ی این کسانی که سر پا بودند، در جبهه‌ی ارتش عراق قرار گرفتند. برای چه؟ برای اینکه اگر بتوانند بخشی از ایران را جدا کنند؛ اگر بتوانند نیروهایشان را تا مرکز این کشور یعنی تهران برسانند که صریحاً گفتند این کار را خواهیم کرد؛ اگر بتوانند منابع نفتی ایران را در جنوب کشور و در خلیج فارس تصرّف کنند؛ اگر بتوانند فشار اقتصادی بر ملّت ایران را جوری بکنند که طاقت ملّت طاق بشود و خلاصه با ده راه و از ده جهت کاری کنند که حکومت اسلام و قرآن سرنگون بشود؛ این هدف اینها بود. یک روز و دو روز هم نشد این کار؛ هشت سال طول کشید. با همین شدّت، با همان یکپارچگیِ جناحهای مختلف، هشت سال علیه نظام اسلامی تلاش کردند. نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که نه یک وجب از خاک ایران را توانستند جدا کنند، نه توانستند نظام انقلابی را تضعیف کنند، نه توانستند یک وجب و یک قدم از منابع ایران را از او بگیرند، نه توانستند ایران اسلامی را دچار اضطراب در فکر و عقیده کنند بلکه بعکس، ایران مستحکم‌تر، حکومت ثابت‌تر، مردم علاقه‌مندتر، افکار دارای رشد بیشتر و همه‌چیز صد درصد در جهت عکس آنچه دشمنان خواستند پیش رفت؛ این یک عبرت است، یک تجربه است.

«6»