همین جا من یک نکتهای را عرض بکنم و آن، این است که جانبازها هم مثل شهدا هستند؛ این خیلی نکتهی مهمّی است؛ یعنی آن اقدامی که شهید کرد، جانباز هم همان اقدام را میکند؛ آن همّتی که او به خرج داد، این هم به خرج میدهد؛ آن گسستگی از جاذبهها و قیدوبندها که او همّت کرد و توانست، این هم عین همان کار را انجام میدهد. او را خدا آنجوری اجر داد، رفت و به مقامی رسید که «وَ فی ذلِکَ فَلیَتَنافَسِ المُتَنافِسون»؛5 هر که میخواهد بر کسی غبطه بخورد، بر شهید شدنِ او غبطه بخورد؛ این که حالا مال آنها که گوارایشان باد، خوشا به حالشان! امّا جانبازهایی را که آنجا رفتند [ولی] آن جام شهادت را ننوشیدند، خدای متعال وارد یک مرحلهی جدیدی میکند که اگر در این مرحله اینها بتوانند از عهدهی امتحان الهی بربیایند، آن وقت هر وقتی که از دنیا بروند، ولو در رختخوابشان، شهید محسوب میشوند؛ اجر الهی را اینها هم میبرند: اَّلَّذینَ ... اَصابَهُمُ القَرح، آن کسانی که در راه خدا زخمدار شدند و مجروح شدند، لِلَّذینَ اَحسَنوا مِنهُم وَ اتَّقَوا اَجرٌ عَظیم؛6 آن کسانی از این عزیزان جانباز ما که انشاءاللّه از عهدهی امتحان بربیایند، خدای متعال میگوید برای آنها اجر عظیمی است. من نمیدانم خدای عظیم، خدایی که همهی عظمتهای عالم از وجود او ناشی میشود، وقتی به یک چیزی بگوید عظیم، چقدر عظمت پیدا میکند! اجر اینها هم آن است. خب، اینها ارزشهای الهی است.