بیانات سال 1374


حالا شما نگاه کنید؛ از صد سال پیش به این طرف، هر حرکت اصلاحی، هر مبارزه‌ی اجتماعی و سیاسی، هر تحوّل بزرگی که در ایران اتّفاق افتاده است، یا رهبران آن یکسره روحانی بودند یا روحانیّت جزو رهبران آن بودند؛ این تاریخ است در مقابل ما. حالا این‌همه دشمنان روحانیّت در طول این پنجاه سال، شصت سال اخیر تلاش کرده‌اند، نتوانستند این را انکار کنند؛ چون متن تاریخ است. در مشروطه، اوّلین ندای مشروطه از حلقوم علمای بزرگ بیرون آمد؛ در قضیّه‌ی تنباکو همین‌جور، در قضیّه‌ی امتیازات دوران ناصرالدّین‌شاه همین‌جور، در قضیّه‌ی ملّی شدن صنعت نفت همین‌جور، در قضایای مبارزه‌ی با رژیم پهلوی که منتهی به نهضت عظیم اسلامی شد و تشکیل جمهوری اسلامی هم همین‌جور؛ خب، این را دشمن میداند. یک تشکیلاتی به نام دین، به نام روحانیّت، شناخته‌شده، با مرکزیّت مشخّص، با مسئولیّت مشخّص، با ریاست کسانی که جز با تقوا ممکن نیست به ریاست برسند؛ مراجع این‌جور هستند. مراجع بزرگ تقلید کسانی هستند که دشمنانشان هم اینها را گاهی از لحاظ علمی تخطئه میکردند امّا از لحاظ تقوایی کسی اینها را تخطئه نمیکرد؛ [مانند] مرحوم آیت‌اللّه بروجردی، مرحوم آیت‌اللّه حاج شیخ عبدالکریم [حائری] و دیگرانی که بودند. آنهایی که از لحاظ تقوایی اشکال داشتند، خدای متعال آنها را رسوا کرد. در رأس روحانیّت، کسانی قرار دارند که از لحاظ علمی، یعنی دانش فقاهت [برجسته‌اند].

«15»