بیانات سال 1374



بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم
خوشامد عرض میکنم به برادران و خواهران عزیز، دانشجویان، دانش‌آموزان، فرهنگیان که امروز بحمداللّه یک قشر برجسته و ممتازی را در کشور ما تشکیل میدهید. چون جلسه به طور کامل تقریباً متشکّل است از چهره‌های جوان، در آغاز عرایضم خوب است این جمله را عرض کنم که جوانها در هر برهه‌ای از تاریخ کشورها و ملّتها، یکی از مهم‌ترین مراکز سعادت یک ملّت میتوانند باشند. علّت هم این است که جوان، برخوردار از طهارت فطری است؛ جوان پاک است، جوان ناآلوده است، آلودگی‌هایی که در طول زندگی به سراغ انسانها می‌آید و گرفتاری‌هایی که بر دست و پای روح انسان بندهای گران میزند و آنها را از حرکت بازمیدارد، از عروج و تکامل مانع میشود، در مورد جوانها، یا نیست یا خیلی کم است. جوان، مَهبط1 لطف پروردگار است؛ دل او محلّ جلوه‌ی عنایات ویژه‌ی الهی در بسیاری از موارد است؛ این را باید جوانها قدر بدانند. صفائی که روح انسان میتواند به دست بیاورد و با آن از لایه‌های مادّیّت و گرفتاری‌های مادّی و آلودگی‌ها و پلیدی‌ها عبور بکند و دامن خود را پاک نگه دارد، در جوانها بیش از همه‌ی انسانها است. لذا در روایات ما ــ شاید از قول نبیّ اکرم (علیه و علی آله الصّلاة و السّلام) ــ هست که «عَلَیکَ بِالاَحداث»؛2 در همه‌ی کارها به نورَس‌ها توجّه کنید، یعنی به جوانها؛ بخصوص اگر جوانها اهل علم و معرفت و کسب کمالات فکری هم باشند که عملاً قشر دانشجو و دانش‌آموز و طلبه در جامعه‌ی ما این‌جور هستند.

«1»