بیانات سال 1374


امروز دو چیز در سطح جهان اسلام ــ حالا [فقط] جهان اسلام؛ ما فعلاً در این تحلیل و در این مسئله به دنیای اسلام نگاه میکنیم ــ هست که در واقع یک آفت عظیم برای کشورها و ملّتها است. از این دو چیز، یکی مربوط میشود به دولتها و حکومتها و رژیم‌های حاکم، یکی مربوط میشود به مردم. آن چیزی که به دولتها و رژیم‌ها مربوط است، این است که غالباً در دنیای اسلام حکومتها از مردم منقطعند؛ ممکن است که یک وقتی یک انتخاباتی انجام بگیرد و حالا یک اکثریّتی، یا واقعی یا صوری یا اسمی رأی بدهند ــ آن هم اکثریّت شرکت‌کنندگان در انتخابات‌ها که اکثریّت مردم نیستند ــ و یک نفری مثلاً رئیس‌جمهور بشود که بعضی از کشورها همین را هم ندارند؛ یک نفر یا رئیس‌جمهور مادام‌العمر است، یعنی انتخابات هیچ و پوچ، یا پادشاه است یعنی انتخاب مردم و اصل نظر مردم و اراده‌ی مردم هیچ و پوچ؛ حالا آن جاهایی که حتّی انتخاباتی هم دارند و کسی هم بر این اساس به حاکمیّت میرسد، رابطه‌ی نظامها با مردمشان قطع است؛ مردم کار خودشان را میکنند، حکومتها کار خودشان را میکنند. لذا شما نگاه کنید در این سی سال یا چهل سال اخیر، ببینید در این کشورهای اسلامی چقدر کودتاها انجام گرفته است، یک عدّه‌ای آمده‌اند یک عدّه‌ی قبلی را برده‌اند، خودشان سر جای آنها نشسته‌اند، مردم هم اصلاً بدون اینکه بر آن گذشتگان بگریند یا برای این آیندگان جشن بگیرند، تماشا کرده‌اند. این، جدایی مردم از حکومتها است؛ [جدایی] ملّتها از حکومتها. لذاست که شما در زندگی حکومتها و رؤسایشان که نگاه میکنید، می‌بینید شبیه مردمشان نیستند؛ به مردم که نگاه میکنید، می‌بینید از وضع حکّامشان اصلاً خبر ندارند؛ مثل گذشته‌ی همین کشور خودمان که مردم یک چیزی می‌شنیدند، هیچ ارتباطی، هیچ پیوندی ــ نه عاطفی، نه عملی ــ میان مردم و رؤسای کشور وجود نداشت. مردم منتظر حرف و دستور آنها نبودند؛ اگر حرف و دستوری هم میدادند یا الان بدهند در کشورهای مختلف، مردم گوش نمیکنند به آن دستور و حرف، مگر از روی ترس. خب این یک عیب بزرگ و یکی از دو آفتی که عرض کردیم.

«4»