چهارم؛ یک مرکزی به طور مشخّص متصدّی سررشتهداری این کارها بشود که بحث چهار سال قبل ما سر این مرکز بود و این مدیریّت بحمداللّه امروز حاصل شده است. امروز حوزه یک شورای عالی دارد و یک مدیر دارد که من از همین جا از فرصت استفاده کنم، هم از زحمات جناب آقای مؤمن46 (ادام اللّه بقائه الشّریف) تشکّر کنم به خاطر زحمات چندسالهشان در سمت مدیریّت حوزه و هم به جناب آقای استادی47 (دامت برکاته) که عزیز ما هستند و من واقعاً از ته دل به ایشان اخلاص دارم، خوشامد عرض بکنم که این بار را، این مهم را ایشان به دوش گرفتند. مدیریّت حوزه باید سررشتهدارِ این حرکتها باشد؛ یعنی مدیریّت دو جور کار میتواند بکند: یک جور کارهای قانونی و آئیننامهای است که مثلاً امتحانات اینجور باشد، گزینش اینجور باشد، شهریّه اینجور باشد، فلان چیز اینجور باشد؛ یکی [هم] کارهای بزرگ و عظیمی است که شاید تحت یک آئیننامه و نظامنامهای هم نمیآید؛ یک حرکت جهادی، یک حرکت بسیجی و به کار گرفتن افراد گوناگون و راه انداختن که در آخر در این زمینه یک چیزی خواهم گفت. به هر حال بایستی یک مرکزی مباشرت مستقیم و مشخّص کند، و به نظر من این مرکز، امروز مدیریّت است.