ترمیم یعنی چه؟ یعنی پس از ثُلمهی11 حاصل از فقدانها، موجودیِ حوزه عناصری را تربیت کند که جایگزین آنها باشند و پس از اِندراس مفاهیم منسوخ، مفاهیمی بیافریند که جایگزین آن مفاهیم مندرسشده و کهنهشده باشد. مفاهیم کهنه میشوند، نشاط و شادابی را بتدریج با مرور زمان از دست میدهند؛ باید بعد از آنکه یک فکری بمرور زمان دچار خدشه شد و به خاطر ورود انظار و دقّتهای گوناگون بر آن، از آن استحکام اوّلیّه افتاد، جای آن، مفاهیم نویی جایگزین بشود. این کفایت نمیکند که فرض بفرمایید ما در علم اصول مثلاً کتاب صاحبفصول12 (رحمة اللّه علیه) یا صاحبقوانین13 را نگاه کنیم و بسیاری از مباحث آن را ــ همچنان که اینجوری هم هست ــ منسوخ به حساب بیاوریم؛ واقعش همین است. حالا کدام فاضل، ملّا یا اصولیِ بحّاثهای است که در طول تأمّلات اصولی خود احساس احتیاج کند به کتاب فصول یا به بسیاری از ابواب قوانین؛ [مطالب آنها] کهنه است و از آن حرفها بهتر وارد بازار شده است و بسیاری از آن حرفها از رونق و بها افتاده است؛ پس مفاهیم منسوخ میشوند؛ در همهی علوم چنین چیزهایی هست. به جای آن و برای پُر کردن خلأ حرفهای منسوخ و مباحث منسوخ و مسائل منسوخ، مباحث جدیدی را مطرح کردن و فضای ذهنی را در هر علمی به کمال رساندن ــ به کمالِ از لحاظ حجم مفاهیم ذهنی لازم ــ ترمیم است. خب این، تلاش و فعّالیّت زیادی لازم دارد.