عدم گسترش کیفی روحانیّون. یعنی در گذشته در بعضی از شهرها بود که در یک شهر بزرگ، ده نفر مجتهد وجود داشت. همین سر شب، با بعضی از اَعلام و بزرگان حوزه صحبت بود راجع به یک شهری؛ بنده شمردم که این آدمها مثلاً سی سال قبل که بنده یادم هست، در این شهر ساکن بودند؛ مجتهدین بزرگ، هر کدام کافی برای ادارهی دویست نفر شاگرد خوب. امروز یک نفر هم آنجوری در آن شهرها نیست؛ در بعضی از جاها روحانیّونی هستند که توانایی علمی لازم یا توانایی فکری لازم یا توانایی روحانیِ لازم را ندارند یا خیلی تن به کار نمیدهند؛ البتّه بعضیها هم هستند که خیلی خوبند امّا جاهایی هم این اشکال وجود دارد. پس این، عدم گسترش کیفی به قدر لازم. [البتّه] این در باب روحانیّون است، بحثِ داخل حوزه نیست، چون آنها هم محصولات حوزهاند.