و سوّمین خصوصیّت، آن اقدام بزرگی است که مردم قم نسبت به انقلاب انجام دادند. شما دو مرتبه شروعکننده بودید: یکی در سال 1341 که در همین شبستانهای مسجد اعظم یک مدرّس و یک ملّای گمنامِ از نظر تودههای مردم و کنارکشیدهی از مناصب روحانی، تا حرف حقّ خود را زد، اوّلین کسانی که با او بیعت کردند، مردم قم بودند. جوانهای قم، بازاریهای قم، روشنفکرهای قم، دانشآموزهای قم، آمدند در همان سال 1341 به حوزهی علمیّه پیوستند؛ رنجهایش را هم تحمّل کردند. یعنی وقتی در سال 42 مزدوران رژیم شاه همهی این صحن مطهّر و مدرسهی فیضیّه و این میدان را و این خیابان ارم را با حضور ارعابآمیز خودشان قُرُق کردند و عمامهبهسر اگر میدیدند، او را میکوبیدند و به قصد کشتن میزدند، و اگر کسی از مردم از آنها حمایت میکرد، او را هم هدف قرار میدادند، آن روز مردم قم دست برادری و جوانمردی را از آستین در آوردند و به حوزهی قم و به امام راحل عظیم و به انقلاب کمک کردند؛ این یک بار؛ یک بار هم در سال 1356 که حرکت عمومی مبارزهجویانهی ملّت ایران علیه رژیم مزدور و فاسد پهلوی را شما قمیها شروع کردید. اوّلین شهیدها در همین خیابان چهارمردان و میدان آستانه و خیابان ارم و صفائیّه بر زمین افتادند. اوّلین پدرها و مادرهای شهید، همین مردم شهر قم بودند. آمدند با حوزهی علمیّه دست برادری و وحدت را مستحکم کردند. این هم خصوصیّت سوّم است.