امام بزرگوار در رأس این نهضت، مظهر این عقیده بود. لذا امام نه در جنگ، نه در مبارزهی سیاسی، نه در مبارزهی اقتصادی، نه یک لحظه خودش تردید کرد و نه گذاشت کسانی که در حرکت عمومی مردم و آحاد مردم تأثیر دارند، تردید کنند در این راه. راه، راه روشنی بود. این حرکت روشن را با قاطعیّت ادامه داد. لذا دشمن مشاهده کرد که این انقلاب از آن انقلابهایی که بشود با تهدید و تطمیع او را وادار به عقبنشینی کرد نیست. از اوّل انقلاب این کشمکش بوده است: یک عدّهای گمان کردهاند و تصوّر میکنند که این جنجالهایی که در هر فرصتی ایادی استکبار به راه میاندازند در وسایل ارتباط جمعی دنیا، حکایت میکند از یک چیز تازهای؛ نه، چیز تازهای نیست. همان چیزی که روز اوّل موجب شد که رژیم آمریکا و سردمداران آمریکا در مجلس سنایشان علیه انقلاب تصمیم بگیرند، همان چیزی که موجب شد جنایتکار فراری ایران را پناه بدهند، همان چیزی که موجب شد منطقه را علیه ایران اسلامی تحریک بکنند، همان چیزی که موجب شد در جنگ غیر عادلانهی علیه نظام جمهوری اسلامی همهی کمکهای خودشان را به نیروی متجاوز یعنی رژیم عراق تقدیم بکنند، همان عاملی که موجب شد در قضیّهی محاصرهی اقتصادی سال 60 آن حرکت عنیف4 را انجام بدهند،5 همان عاملی که موجب شده است در طول این سالها دشمنی کنند با ایران، آن عامل باز هم موجود است. دشمنیِ آنها با این ملّت و با نظام اسلامی در حقیقت دشمنی با «اسلام» است. با اسلام چرا دشمنند؟ چون اسلام نمیگذارد مردم زیر بار دشمن متجاوز بروند؛ اسلام، انقلاب را حفظ میکند، اسلام نمیگذارد دشمن مجدّداً بر کشور تسلّط پیدا بکند، اسلام مانع میشود از تسلیم شدن ملّت در مقابل دشمن؛ لذا با اسلام به عنوان یک عامل مزاحم مخالفند.