مطلب اوّل این است که فضای قم و حوزهی علمیّه، یک فضای معنوی است. حالا از گذشتههای خیلی دور حرفی نمیزنیم امّا از حدود زمان میرزای قمی (رضوان اللّه علیه) و اندکی قبل از آن، زمان مرحوم ملّاصدرا و فیض که اینجا مجدّداً یک حوزهی علمیّهی برجستهای شده است تا امروز، آنقدر اَقطاب4 معنوی و ارکان معنوی و روحی از بزرگان و علما و زهّاد و اهل معرفت و اهل سلوک در همین فضائی که شما دارید در آن نفَس میکشید و راه میروید و زندگی میکنید، حضور داشتهاند که شمارش آنها و خواندن شرح حال آنها انسان را به دهشت میاندازد. چقدر معنویّت ابراز شده است در این فضا! چه خبر است در این مدرسهی فیضیّه و در این آستانهی مقدّسه و در این قبرستان شیخان و در گوشهگوشهی این شهر عزیز و پُرخاطره! این فضا را باید قدر بدانید، خود را با آن همرنگ کنید. بار سنگینی بر دوش دارید، برای آن بار سنگین بنیهی معنویِ قوی لازم است. اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا؛5 حضرت حق به پیغمبر خودش و عزیز و حبیب خودش که برترینِ همهی انسانهای طول تاریخ از اولیّن و آخرین بود، خطاب فرمود که نماز شب را بخوان، نیمهشب برخیز، ارتباط و اتّصال خود را مستحکم کن، چون کار سنگینی در پیش داری: اِنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولًا ثَقیلًا. تحمّل این بار سخت است. آنهایی که در وسط این راه پُردشمن و پُرشیطان، یا لرزیدند یا لغزیدند یا منصرف شدند یا به دشمن پیوستند و یا به آفات دیگر مبتلا شدند، اینجای کارشان عیب داشته است: امروز طلبه باید خیلی معنویّت خود را مورد توجّه دقیق قرار بدهد.