آن نیمهی دوّم که عرض کردیم مربوط به خود شما، فضلای جوان و طلّاب و محصّلین است، این است که از هر فرصتی برای یاد گرفتن و آموختن استفاده کنید. کسانی که قبل از سنین چهلسالگی هستند، برای آموختن در یک فصل طلائی قرار دارند. از سنین جوانی ــ حدود شانزده هفده سالگی، هفده هجده سالگی که این روزها معمولاً آغاز دوران طلبگی است ــ تا حدود بیست سال و البتّه اوایل این بیست سال خیلی بیشتر و بهتر، یک فرصت طلائی و تکرارنشدنی است؛ هر چه انسان بخواهد یاد بگیرد، آنجا باید یاد بگیرد. این بزرگانی که ملاحظه میکنید، مهمترین تحقیقاتشان، اساسیترین کارها و فکرهایشان را در آن دوران کردهاند، یا مایهاش را در آن دوران به دست آوردند تا بعد از آن استفاده کنند، و استفاده کردند؛ دوران خیلی مهمّی است. اگر این دوران به بیکاری، کمکاری، بیتوجّهی، صرف وقتهای بیهوده ــ یا به خارج از محیط درسی، یا به محیط درسی و به کار بیهوده ــ صرف شد، آن وقت خسارت بزرگی وارد شده است. البتّه یک مقداری مسئلهی معاش در اینجا مهم است و بنده از این نکته غافل نیستم. بعضیها غم معاش حقیقتاً مقداری از وقت آنها را میگیرد، حق هم با آنها است که خدا کند بشود کاری کرد؛ بزرگان حوزه [کاری] بکنند، هر کسی که میتواند، در این زمینه تلاشی بکند تا بشود این مانعی را که در معنا چیز مهمّی هم نیست امّا در عمل بسیار مؤثّر و بسیار خسارتبار است، از سر راه این استعدادهای برجسته و درخشان بردارند. بنابراین اغتنام فرصت شود.