بیانات سال 1374


عزیزان من! بنده درباره‌ی حوزه و دنیای طلبگی و کار طلبگی حرفهای زیادی در دل و بر زبان دارم. شاید بعضی از شما عزیزان شنیده باشید. این را هم گفته باشیم که این حرفها، حرفهای یک نفر نیست، حرف این بنده‌ی حقیر نیست، حرف آن نسلی است که گذشته‌ی روحانیّت و امروز و آینده‌ی آن را در مقابل چشم مجسّم میکند. همه‌ی دلسوزها این حرفها را دارند؛ همه‌ی زُعما و سررشته‌داران امور حوزه‌ها که از مجاری امور مطّلعند، چنین چیزهایی را بلدند، می‌شناسند، آرزو دارند و میگویند. خب، ما بعضی از این حرفها را در یک مناسبتی عرض کردیم، در مناسبت‌های دیگر هم دیگر برادران و عزیزان و بزرگان گفته‌اند و خواهند گفت؛ امّا در این جلسه قصد بیان یک مطلب مدوّن مدروسی از آن قبیل را به دلایلی ندارم. شاید مطّلعید که چند شب قبل در یک محضر بسیار مهمّی از ارکان حوزه و اعیان2 حوزه، حرفهای زیادی عرض شده است؛3 حرف ما همانها است. شما هم یا مطّلع شده‌اید یا مطّلع خواهید شد.

«4»