و مطلب آخر این است که حوزهی علمیّهی قم یک گوهر گرانبهائی است که نظیر آن هم در طول تاریخ یا نبوده است، یا اگر فرض کنیم از جهاتی همسنگ آن ــ از لحاظ وجود ارزشهای متراکمی در آن ــ وجود داشته است، خیلی خیلی نادر بوده است؛ امّا این گوهر گرانبها به قدر ارزشش مورد استفاده قرار نمیگیرد. یک یاقوت گرانبها یا برلیان گرانبها را میشود درّةالتّاجی کرد که بدرخشد و تلألؤ داشته باشد، میشود بهترین استفادهها را کرد، میشود با بهای آن یک ملّت را یک وقت از یک مخمصهای درآورد، میشود به جای همهی اینها هم از این گوهر گرانبها به جای سنگ ترازو استفاده کرد؛ این هم استفاده است امّا استفادهی بهینه نیست. البتّه امروز در حوزهی علمیّه کارهای بزرگی و تبلیغات فراوانی انجام میگیرد. آن شب22 من به آقایانی که بودند عرض کردم که امروز حوزهی علمیّه با قبل قابل مقایسه نیست؛ تبلیغات عالی، گسترهی بسیار پهناور در همهی زمینهها امّا در عین حال این گوهر گرانبها هنوز بیش از اینها ارزش دارد و میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. در صورتی این استفادهی بهینه انجام خواهد گرفت که مشکلاتی که وجود دارد، نابسامانیهایی که هست، نارساییهایی که هست، اصلاح بشود. بعضی تا گفته میشود که «حوزه را اصلاح کنید»، میگویند این حوزه اصلاحبردار نیست، یک دلیلی هم برایش جور میکنند: «چون فلان کسان مخالفند، چون فلان کسان اقدام نمیکنند، چون چنین است»؛ نه، چرا این حرف را میزنید؟ کدام مجتمع علمی، رؤسایی به این خوبی، به این طهارت، به این نزاهت23 دارد؟ کجا بزرگانی دارد به این قداست، به این تقوا و به این طهارت و جوانانی دارد با این انگیزه، با این زهد و بیتوقّعی و با این حالت شور؟ چرا ما مأیوس باشیم؟