از اوّلی که این حادثه پیدا شد، دو چیز به صورت هدف روشنی در این حادثه وجود داشت: نکتهی اوّل ایجاد آن تحرّک درونی و روحانی و نفسانی در توجّه دادن باطن انسان به خدای متعال است؛ مسئلهی ایمان، مسئلهی توجّه به پروردگار عالم، یا به تعبیر بسیاری از آیات قرآن، «ذکر». آنچه خدای متعال به وسیلهی بعثت در درجهی اوّل به انسانها میدهد، ذکر، تذکّر و به خود آمدن انسان است؛ این قدم اوّل است؛ تا این نشود، هیچیک از اهداف بعثتها و نبوّتها تحقّق پیدا نخواهد کرد: اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکر؛7 کسی که این تذکّر را در خود به وجود بیاورد و از آن پیروی بکند، قابل انذار است، قابل اصلاح است، قابل ارشاد است، قابل تکامل یافتن و قابل مبارزهی در راه هدفهای اجتماعی است؛ این قدم اوّل است. بشر وقتی دچار غفلت از معنویّت شد، همهی درهای اصلاح و صلاح به روی او بسته است.