امروز نگاه کنید به دنیای مادّی! آنچه امروز در دنیای مادّی کلید همهی اصلاحات و سعادتها میتواند محسوب بشود، همین است که انسانها به خود بیایند، متذکّر بشوند، هدف خلقت را جستجو بکنند، ورای این ظواهر مادّی را جستجو بکنند، دنبال چیزی بگردند در ورای این ظواهر مادّی زندگی که همین خور و خواب و شهوات و قدرت و مالپرستی و مانند این چیزها است. ریشهی فساد، عدم توجّه به این باطن حقیقی عالم است. سِرّ زندگی و معنای زندگی و باطن زندگی و حیات انسان این است: متوجّه یک مبدأیی بودن، متوجّه یک تکلیفی بودن، منتظر یک الهامی بودن، گوش به فرمان یک مبدأ حاکم و قادر و صاحباختیاری از غیب بودن؛ این اصل قضیّه است. باز تعبیر دیگر قرآنی همان «ایمان به غیب» است: اَلَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیب؛8 در این ظواهر مادّی زندگی غرق نمیشوند، زندگی را در همین خور و خواب و شهوات و تمایلات انسانی و قدرت و ریاست و امثال اینها خلاصه نمیکنند. این، آن اوّلین هدیهی بعثتها به انسانها و اوّلین هدف پیغمبر است که آنها را متذکّر کند، به آنها ایمان بدهد؛ «ایمان به غیب».