دشمن دارد بادقّت نگاه میکند تا لحظهی ضعف را در چهرهی این انقلاب و چهرهی این ملّت تفرّس11 کند و جستجو کند و به خیال خود پیدا کند، و در همان لحظه بیرحمانه حمله کند. اینهایی که حالا دارند میگویند حمله نیست؛ ارزشی هم ندارد، اهمّیّتی هم ندارد. محاصرهی اقتصادی میکنند؛ مگر تا حالا نکردند؟ اوّلاً که امروز دنیا آن دنیایی نیست که اروپا و کشورهای بزرگ آسیا تحمیل سیاستمدارهای پُررو و زیادهطلب و گستاخ و بداخلاق آمریکا را قبول بکنند. امروز دنیایی است که هر ملّتی برای خود یک جایگاهی دارد، یک موقعی دارد؛ ملّتهای کوچک هم اگر رهبران خوبی داشته باشند، حاضر نیستند از ملّتهای بزرگ تحمیل قبول بکنند. حالا آمریکاییها بیایند برای اروپا و برای دولتهای اروپایی و شرکتهای اروپایی تعیین تکلیف کنند! چه کسی اعتنا میکند به اینها؟ چه کسی قبول میکند تحمیلهای آنها را؟ بر فرض که رؤسای آمریکا در اغراض خبیثانهی خودشان موفّق و پیروز بشوند و پیش بروند، تازه اوّلِ پیروزی ملّت ایران است. ملّت ایران به کسی احتیاج ندارد؛ ملّت ایران احتیاج به اتّکاء به نفس دارد، احتیاج به کاوش در خود دارد، احتیاج به تکیهی به خود دارد؛ ملّت ایران احتیاج دارد که شخصیّت خود را در میدانهای دشوار بیازماید تا خود را کشف کند. این ملّت، ملّت بزرگی است؛ اینجا استعداد درخشانی است؛ اینجا ارزشهای والایی وجود دارد. نگذاشتند ما به خودمان بپردازیم و به خودمان برسیم. خوشا آن روزی که این ملّت سر در درون خود فرو ببرد، یک قدری روی خودش، روی امکانات خود، روی موجودی خود، روی تواناییهای خود مطالعه کند. همچنان که در دوران جنگ بر اثر احتیاج چنین چیزی پیش آمد و ما ثمرات شیرینش را دیدیم. [پس] ما چیزی از دست نخواهیم داد.